{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
distributed
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۲ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[توسط مترجم]
[مهندسی کامپیوتر]
توزیع شده
معنی distributed, معنی یهسفقهدعفثی, معنی distributed, معنی اصطلاح distributed, معادل distributed, distributed چی میشه؟, distributed یعنی چی؟, distributed synonym, distributed definition,
معنی در رفتن (تفنگ)، بیرون رفتن (از صحنه نمایش)، اب , شدن، فاسد شدن، مردن
,
ترجمه در رفتن (تفنگ)، بیرون رفتن (از صحنه نمایش)، اب , شدن، فاسد شدن، مردن
به انگلیسی,
معنی withdrawal charges
,
ترجمه withdrawal charges
به فارسی,
معنی primarily
,
ترجمه primarily
به فارسی,
معنی اتصال الکترودها
,
ترجمه اتصال الکترودها
به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی